کیمیا دختر کوچیک

              سلام  يه چند وقتي بود كه اصلا" وقت نكرده بودم مطلبي  بنويسم يعني در اصل حالو حوصلشو نداشتم وچون نمي خام اينجا عنوان بشه ازش  بالا خره اينكه هرچي باشه اينجا صفحه كيمياست ودختر كوچيك بابا نبايد با خاطرات تلخ من ناراحت بشه تواين چند وقت كيما خيلي شيطون شده همش هم ازاينه كه كارهاي ايليا را ميبينه و ياد ميگيره هر كاري كه ايليا ميكنه  اونم تكرار ميكنه البته هيچ وقت به شيطونيهاي ايليا نمي رسه . شيطون تازه كه نه يه چند وقتيه كلمات و بطور ناقص حرف ميزنه اسم همه چي هم ميدونه ولي بعضي هارو...

دختر كوچيك خيلي شيطون شده همش دوست داره با ايليا بازي كنه           تازه خانم خيليم شكمو هستن وقتي تو بغلمه دارم غذا ميخورم اگه بهش چيزي ندي هي بهت نگاه ميكنه منظورش اينه كه به اونم بده نميدونم چرا اينقدر   دوستداره آب بخوره هرچي بهش ميدي انگار سير نمي شه .   يه چندروزي رفته بودم ماموريت وقتي برگشتم تا بهش نگاه ميكردم خجالت   ميكشيد و خودشو تو بغل فرزانه قايم ميكرد حالا كسي نيست بهش بگه     آخه تو ي فسقلي اسن معني خجالتوميفهمي .   ايليا هم شكر خدا خيلي باهش خوب شده دوسش داره و باهاش&...

  دختر كوچيك امروز نوك يكي از دندوناي پائينش زد بيرون مثه اينكه كيميا زودتر داره دندون در مياره آخه ايليا از هفت ماهگي شروع كرد به دندون درآوردن . تازه اينم بگم كه هنوز هيچي نشده داره شيطون ميشه همش به كاراي ايليا نگاه ميكنه و پاهاش و تكون ميده انگار اينكه           ميخواد بدو بره پيش ايليا با هم بازي كنند از ايليا خيلي خوشش  مياد . هروقت ايليا شعر ميخونه يا بازي ميكنه همه حواسش به اونه ولي ايليا بچه پورو هنوز بعضي موقعها اذيتش ميكنه ولي نسبت به اون اوايل خيلي بهتر شده وقتي كه گريه ميكنه سريع مياد بوسش ميكنه . ...

کیمیای عزیز دریک روز از نیمه های امرداد سال 91 یعنی درست 16مرداد ساعت یک ونیم ظهر در بیمارستان فرمانیه تهران پا به زندگی ما گذاشت و اونم شد تیکه     دیگر از قلب ما بهمراه ایلیا . البته اون نسبت به ایلیا خیلی آرومتر وبی آزارتره خوب میگن دخترا آرومند وپسرا شیطون .       تاچهل روز که طبق معمول پیش مامان بودیم تا یخورده جون بگیره آخه وزنش از ایلیا هم   كمتر بود ایلیا 3/150بود این 2/800 ولی خیلی ریزتر بنظر میرسید ولی خدارو شکر       زود وزن گرفت ودر عرض دو سه هفته به 4 کیلو رسید . بالا خره اومدیم خونه او د...